English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6313 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
be it so U چنین باشد
beit so U چنین باشد
perhaps so U شاید چنین باشد
cruelty U عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
methought U چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
i express my regret for it U که چنین شد
likewise U چنین
thus U چنین
sic U چنین
so U چنین
it happened thaf U چنین
like this U چنین
such U یک چنین
such U چنین
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
who said so? U که چنین حرفی زد
methinks U چنین مینماید
be it so U چنین باد
the report goes U چنین گویند
there is a rumour that U چنین میگویند که
so said darius U چنین گفت ....
such and such U چنین و چنان
secus U نه این چنین
beit so U چنین باد
i was given to understand U چنین فهمیدم
exactly U چنین است
i imagine he is my friend U چنین می پندارم
amen U چنین باد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
so-called U که چنین نامیده شده
so called U که چنین نامیده شده
Fate had so decreed . I t was so destined . U قسمت چنین بود
it look as if U چنین مینماید که گویی
that is not the case U مطلب چنین نیست
what [some] people would call [may call] <adj.> U که چنین نامیده شده
meseems U چنین بنظرم میرسد
is it not U ایا چنین نیست
i express my regret for it U پوزش میخواهم که چنین شد
semble U چنین به نظر می رسد
in that case U حال که چنین است
it follows that..... U چنین برمی اید که ....
methinks U بنظرم چنین میرسد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
is that so? U ایا وا قعا چنین است
But fate decreed otherwise. U اما قسمت چنین بود .
such being the case U حال که چنین است دراینصورت
scilicet U از این چنین استنباط میشود.....
it promisews to be easy U چنین مینماید که اسان است
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
so and so U اینکار وانکار چنین وچنان
so-and-so U اینکار وانکار چنین وچنان
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing. U ابدا"چنین چیزی نیست
so to speak U اگربتوان چنین چیزی گفت
ex-directory U شخصی که چنین شمارهای را دارد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
he pretended to be asleep U چنین وانمود کرد که خواب است
I never saw anything like it. U من تا اکنون هرگز چنین چیزی را ندیده ام.
The story goes that … U آورده اند که (چنین روایت کنند )…
so to peaking U اگر بتوان چنین چیزی گفت
coloraturas U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
dedication U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
Such a thing does not exist at all . U چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
dedications U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
coloratura U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
It was inappropriate to make such a remark . U مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
Not on your life ! U هرگز توعمرم ( چنین کاری نخواهم کرد) !
No such a thing has been stipulated in the contract. U درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
sic U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
sick U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sickest U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
to take action to prevent [stop] such practices U اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
the big three U ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
The law prescribes a prison sentence of at least five years for such an offence. U قانون کم کمش پنج سال حکم زندان برای چنین جرمی تجویزمی کند.
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
this day six months U شش ماه بعد در چنین روزی جهت بیان امر غیر قابل وقوع بکار می رود
imperialism U استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
immunity U به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences. U این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
If so, you've only yourself to blame. U اگر چنین است، پس فقط تقصیر خودت است.
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
if so U اگر هست اگر چنین است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
object code U خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
bill of rights U منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
adders U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
some one or other U هر کس باشد
custom's declaration U باشد
Benedictines U باشد
at the owner's risk U باشد
reflexively U باشد
any old thing U هر چه باشد
admissibly U باشد
admissibleness U باشد
Benedictine U باشد
incomplete flower U کم باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
stet U بگذارید باشد
over crowding U بیشتر باشد
if any U اگر باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
at most U خیلی باشد
if he be U اگر او باشد
worksheet U ی داشته باشد
whoso U هر شخصی که باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
let it be U بگذارید باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
hydroxide U داشته باشد
May his soull live in peace. U روحش شاد باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
straying U که متوقف نشده باشد
You neednt worry . Dont bother your head. U خیالت راحت باشد
meetly U چنانکه در خور باشد
Keep your mind on your work. U حواست بکارت باشد
stray U که متوقف نشده باشد
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
strays U که متوقف نشده باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
Mind the step! U حواست به پله باشد!
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
medially U چنانکه درمیان باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
Mark my words . Remember what I told you . U یادت باشد چه گفتم
out of range U که خارج از حد سیستم باشد
if need be U اگر لازم باشد
pitfully U چنانکه سزاوارنکوهش باشد
pterygium U گلبرگی که مانندبال باشد
flocculence U یا دسته پشم باشد
i girder U تیری که بشکل ) باشد
he must have gone U باید رفته باشد
shell back U دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
how difficult soever it may be U هر قدر سخت باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
culpably U چنانکه سزاوارسرزنش باشد
steady as you go U راه ثابت باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
if necessary U اگر لازم باشد
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
at all events U بهر وسیله که باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
at f. U منتهی خیلی باشد
if any U اگر داشته باشد
well and good U باشد چه ضرر دارد
theonomy U کشوری که خداپادشاه ان باشد
by all means U بهر قیمت که باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
shepherdesses U شبان کلیسا که زن باشد
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
layers U ل تصحیح خطا باشد
layer U ل تصحیح خطا باشد
cushioning U وسیلهای که شبیه تشک باشد
st.g's cross U چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
heroines U زنی که قهرمان داستان باشد
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
bourg U محل یاشخصی که مجاورقلعه باشد
lebrary edition U چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
learning curve U که استفاده از آن بسیار سخت باشد
layered U انچه مربوط به لایه ها باشد
cushioned U وسیلهای که شبیه تشک باشد
granitic water U ابی که ازخاک خارادارامده باشد
green old wound U زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
cushions U وسیلهای که شبیه تشک باشد
Supposing that is the case . U بفرض اینکه اینطور باشد
problem plav U نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
between our selves U حرف بین خودمان باشد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
sympathetics U سلسله پیهای نباتی باشد
thumbnail U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
thumbnails U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
stylobate U پایهای که زیرچند ستون باشد
blazing star U هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
love match U عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
1How to work out when you totally don't want to?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com